توليد اضافي
|
ساخت چيزهاي غيرضروري در زماني كه به آن نياز نيست و در ميزان و حجم غيرمفيد
|
مانع جريان مواد افزايش انبارش وقوع اتلاف كاهش ميزان سرمايه در انبارش خريد
|
نيروي انساني و ملزومات زيادي بهرها و بسته هاي بزرگ در توليد
ماشينها بزرگ بوده و يا سرعت آنها زياد است
ماشين ها داراي ابزاري هستند كه محصولات را سريع تحويل ميدهد
|
سيستم كاركامل
گردش يك قطعه در توليد
كاهش ساعت كاربرها
يكنواخت سازي توليد
عمليات تغيير و تعويض منفرد
|
انتظار توقفات
|
اتلافهايي كه مسبب اصلي ايجاد توقف و انتظار ميباشند مانند عملياتها و حمل و نقل ـ مواد بازرسي و يا هر فعاليتي كه به شكلي به ارزيابي و بازرسي وابسته است.
|
اتلاف در نيروي انساني
اتلاف در عمليات اجرايي
اتلاف در زمان توليد
اتلاف در ماشين آلات
افزايش انبارش حين توليد
|
ممانعت از جريان مواد
جانمايي فقير ملزومات
مشكل در بكارگيري فرايندهاي پيشگيري
عدم يكنواخت سازي ظرفيت
بهرها و بسته هاي بزرگ در توليد
|
يكنواخت سازي توليد
جانمايي ويژه محصول جانمايي U شكل توليد و يا سلولهاي توليدي
پوكا ـ يوكي (كاهش اشتباه)
نيروي انساني خودكار
تغيير در ظرفيت زماني چرخه
|
حمل و نقل و انتقال
|
ناشي از حمل و نقل، انتقال و يادگيري و به شكل كلي حركت هر نمونه غيرضروري و همچنين باعث بروز مشكلاتي در حمل و نقل را ميتوان در مساحت و عدم بهينهسازي عمليات توليد جستجو نمود.
|
استفاده زيادي از فضاها
افزايش مساحت كاري مرتبط با حمل و نقل و انتقال
افزايش نيازمندي بر ملزومات انتقال بالاخره باعث ايجاد خرابي محصول ميگردد.
افزايش انبارش حين توليد
|
جانمايي ضعيف
توليد شيش كباب
انتظار كاربر و نشست آن هنگام كار
سيستم حمل و نقل و انتقال از كمترين بهينه سازي برخوردار باشد.
|
سلولهاي توليدي U شكل
گزارش مواد
آموزش براي رسيدن به كاركنان چند منظوره
افزايش درجه بهينه سازي
|
انبارش
|
اتلاف انبارش هنگامي است كه هر چيزي از قبيل محصولات مواد ـ قطعات ـ قطعات مونتاژي براي يك زمان طولاني قرار گرفته باشد. اين حتي شاملكليهمحصولاتتمام شده در انباروفرآوردههايحين فرآيند ميباشد.
|
طولاني بودن زمان تحويل ريشههاي بهبو را ميخشكاند.
عامل ايجادبازرسي وتوقفات ميگردد.
افزايش هزينه حمل و نقل
قبول انبار به عنوان يك ماهيت اجباري از كل سيستم
|
جانمايي فقير
توليد
انتظار كاربر و نشستن آن در هنگام كار
سيستم حمل و نقل و انتقال از كمترين بهينه سازي برخوردار باشد.
|
انقلابدرآگاهيپرسنلي ازانبارشمواد
تغيير جانمايي به حالت سلول توليدي U شكل
همنواخت سازي توليد
به كارگيري كانبان
عمليات منفرد مجزا نصب و تعويض
|
پردازش فرآيند پذيري
|
فرآيندهاي غيرضروري و عملياتهاي سنتي و تلقي از آنها به عنوان ضروريات
|
فرآيندهاي غيرضروري و عمليات
افزايش ساخت كاري پرسنل
كاهش آساني عملياتي
افزايش ضايعات و عيوب
|
مطلعه نامناسب فرآيند و روشهاي اجرايي
مطالعه نامناسب عمليات اجرايي
استفاده نامناسب از نگهدارنده ها
ناكافي و عدم كفايت استاندارد
عدم مطالعه مواد
|
قدرداني و بها گذاشتن به فرآيند توليد
بازنگري فرآيندها و عمليات ها
بهبود نگهدارنده ها
استفاده از فنون مهندسي ارزش و ارزش افزوده
|
حركت و عمليات اجرايي
|
حركتهاي غيرضروري كه هيچگونه ارزش افزودهاي را به دنبال نخواهد داشت حركتهايي كه گاهاً سريع و كند هستند
|
افزايش زمان كاربرها
مهارتها بدون استفاده باقي ميماند
عمليات ها با دوام نيستند
حركات بدون نياز
|
منزوي نمودن عمليات
كاهش انگيزه كاربرها
عدم آموزش و تحصيلات
|
آهستهبه جريان در توليد شيفت نمايند
جانمايي سلولي توليد U شكل
استانداردسازي تخصصي
استفاده به شيوه اصولي بهبود
|
توليد معيوب
|
كليه فعاليتهايي كه ناشي از بازرسي و خدمات پس از فروش مبني بر ارائه قطعات ناقص و با عيب ميباشد.
|
افزايش هزينه مواد
كاهش بهرهوري
افزايش زمان توليد
|
حذف عمليات استاندارد استاندارد مشخص و رويه معيني براي بازرسي تنها بر نكات اجرايي تكيه نمايند.
بازرسي موجب مي شود كه تنها بر نكات بهراني تكيه نماييم
|
خودكارسازي نيروي انساني
پوكا ـ يولي
بازرسي كامل
ساختن واحدهاي كيفيت درهر ايستگاه
توليد در جريان
|